این داستان و از یکی از آشناهامون شنیدم که البته مدعی بود واقعیت داره!!!!!!!!! ولی واقعاً جالبه
و اما داستان... می گفت یه دوستی داریم توی یکی از بیمارستانای تهران کار می کنه و اون تعریف کرده که ، یه روز یه بابایی که معتادم بوده میاد و میگه که من می خوام بستری بشم که ترک کنم... بهش می گن خوب یه چند لحظه همین جا بشین تا کارات و راست و ریست کنیم یار و می شینه همون جا کنار چند نفر دیگه که تو بیمارستان بودن ... بعد از چند دقیقه دکتر از اونور راهرو میاد و رو به جمعیت میگه : عملی کیه؟؟؟؟
یارو معتاده داد می زنه : منم ، منم... دکتر میگه آهان خوب شما بیا... خلاصه چشمتون روز بد نبینه طرف و می برن اتاق عمل و عملش می کنن ، حالا عمل چی بوده؟ نکته جالبش همینه آخه قرار بوده پای اون طرف قطع بشه!!! هیچی دیگه ! یارو می ره بیمارستان واسه ترک اعتیاد با یه پا بر میگرده خونه!!!!!!